از ژرفنای دل...
« به نام یگانه معبود آفرینش »
ای آنها که به من می گویید: اگر مادرت کنارت نبود، تو حتی فکر فرزند دوم را هم نمی کردی!...
آهای...
گمانم باید در گوشهایتان فریاد کشید:
چگونه اندیشیده اید که چنین سخن برلب می رانید؟!
آیا ما هستیم که فرزندان آدم (علیه السلام) را می آفرینیم؟
آیا این ما هستیم که در خلقت خداوندی از عدم، سهیم هستیم؟
آیا ماییم که آبی ناچیز و گندیده را از صلب پدرانه جدا کرده و آن را به شکل یک جنین ِزنده در بستر ِامن ِبطن ِمادرانه می پرورانیم؟
اگر این اعتقاد شماست که من بنا به اندیشه ی دینی ام، برائت می جویم از شما و افکارتان!
نکند خود را همتای خدا پنداشته اید و از غیر او یاری می جویید درحالیکه تنها اوست که می تواند کودکی معصوم را از روح خود بدمد و در دامان پاکترین ِدوشیزگان بنهد؟
به این می اندیشم که چگونه آدمی توان دارد جز این باورش باشد که پروردگار دو عالم، همان مسبب الاسبابِ قادر ِمتعال، تنها، قصد خلقتِ انسانی دگر داشته و پدر و مادر را سببی ساخته از اسبابِ آفرینش وی...
در حالی که بسی هستند از زن و مردهایی که سالها چشم به راه دردانه ای از سوی خداوند هستند به نام «نازنین فرزند»، اما...
آیا این فرزند جز آزمایشی برای آزمودن ما آدمیان است؟
آیا شما منکر این هستید که بنی بشر همه از سوی خداییم و به سوی او بازمی گردیم؟!
آیا میل دارید به سوی گم کرده راهانی گام بردارید که سرنوشتی جز هلاکت ابدی میان آتش در انتظارشان نیست؟
درنظرم، دور از آنان نمی نمایید جز آنکه بازگردید به سوی خالقی که بی همتاست.
کاش می دانستید...
« فرمانروایی آسمان ها و زمین از آن خداست، هرچه بخواهد می آفریند، به هر کس که بخواهد دختر می بخشد و به هر کس که بخواهد پسر می بخشد، و یا اینکه هم پسر و هم دختر به آنان می دهد، و هر که را بخواهد نازا می کند، بی گمان او بس آگاه و تواناست. »*
---------------------------------------------------------------------------------------
*آیه 49 و 50 سوره ی شوری : « لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاء يَهَبُ لِمَنْ يَشَاء إِنَاثًا وَيَهَبُ لِمَن يَشَاء الذُّكُورَ، أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْرَانًا وَ إِنَاثًا وَيَجْعَلُ مَن يَشَاء عَقِيمًا إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ ».